دوشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۸۹

نيما، كلاغ، پينوكيو


كلاغ در حالي كه به آئينه نگاه مي كنه : نيما به نظرت  بيني من گنده اس؟
نيما : سرگذشت تو شده قصه ي پينوكيو، دروغ مي گي دماغت بزرگ ميشه!.
كلاغ كونشو كرده به نيما و زير لب مي گه : چقدر زر ميزنه عوضي.



غارغار : من نفهميدم، گردنم درد مي كنه، يا كردنم، درد مي كنه!. والله به خدا. خانم دكتر مي گه : بين گردن و كردن ارتباط مستقيم وجود داره.!!
غارغار : وقتي گردنت درد مي كنه، چيز! مي خوري غارغار دوم رو مي نويسي. مرتيكه خر.

۸ نظر:

غریبه 92 گفت...

:-)) .. از غار غار اولت خوشم اومد .. خب آدمیه .. هر دوتاش می تونه درست باشه ;-) :-))

نقطه چین ها . . . گفت...

قانون 1 نیوتون میگه..اگه بین گردن و کردن رابطه هست..پس حتما بین دماغ و یه جای دیگه هم رابطه هست!! :-))

یوسف

ناشناس گفت...

این کلاغه چه شیطونه ها!
قانون اخوندی میگه اگه کردن و گردن ارتباط دارن پس ارنج هم شبیه اونجاس!

ناشناس گفت...

عزيزم عالي بود ... فقط يه ايهام منظور از كردنم زماني بود كه مي كني با زماني كه ميكننت ...
اين ايهام رو واسه من برطرف كن ...
مرسي و اگه مورد دوم بود من بدون درد خدمتت هستم ...
بوسسسسسسسسس

ناشناس گفت...

ها ها!
جدا همین طورا بعضی ها!
این از اعتماد به نفس بسیار پایین و غرور بسیار بالا میداد.
این جور افراد واقعا خطر ناک هستند. همرای خودشون و هم برای دیگران!!!

استفراغ گفت...

چه فرم عالی داره بلاگت
همه چیز به سه ختم میشه
سه کلمه توی تیتر
سه خط توی نوشتار
و سه قسمت متشکل از تیتر و نوشتار و غارغار
بوسس
متن خیلی قشنگ بود
درد گردنت منو نگران می کنه عزیزم
مواظب خودت باش خیلی
بوسس

پوریا گفت...

رابطه ی جالبیه , بین کردن و گردن...
کلاغه چقدر روشن فکره

آرش سعدی گفت...

اين كلاغ ِ بدبختو اينقدر عذابش نده