سه‌شنبه، تیر ۱۵، ۱۳۸۹

دکتر از پله افتادم ...


خشونت‌هاي خانگي، سلامت رواني‌جامعه را تهديد مي‌كند.
«از پله زمين خورده، چه جوري بگم پله‌ها ليز بود، پاش سر خورد و توي راه پله افتاد، بدجوري افتاد...» هنوز دختر نوجوان لب به سخن نگشوده که اين حرفها را پدرش به زبان مي‌آورد. پزشک رو به دخترک مي‌گويد: «داشتي بالا مي‌رفتي يا پائين مي‌اومدي که زمين خوردي؟»
پدر که اصلاً از اين پرسش خوشش نيامده مي‌گويد: «چه فرقي داره، آقاي دکتر؟ بالا و پائين نداره. زمين خورده ديگه.» پزشک با لبخند و خونسردي اشاره مي‌کند که از نظر چگونگي آسيب و ضربات در اندام‌هاي گوناگون مهم است بداند که در چه وضعيتي دخترک از پله‌ها افتاده و ادامه مي‌دهد: «دختر جان! چرا خودت چيزي نمي‌گي؟»
پدر مي‌گويد: «خيلي ترسيده. آخه بدجوري زمين خورد.» با گفتن اين حرفها اشک از چشمان دختر نوجوان سرازير مي‌شود؛ اشکي که خيلي با حرف زدن فرق ندارد ...
با نگاهي به تاريخ، مي‌توان ديد که ، سياستمداران و قانونگذاران اصلاً نگران تبعات خشونت در خانواده‌ها نیستند و به اين پديده از پنجره‌اي غير از دستگاه قضائي و جرم شناسي نگاه می کنند. 
فکر می کنم در سال2002 بود که ، سازمان بهداشت جهاني با انتشار گزارش جهاني درباره خشونت و سلامت نشان داد که اين انديشه‌ها و رفتارها تا حدودي تغيير يافته و جنبش ضد خشونت در جهان شتاب گرفته است.
طبق گزارش‌هاي موجود، چنين به نظر مي‌رسد که سالانه 6/1 ميليون انسان به علت انواع خشونت‌هاي دو نفره يا گروهي جان خود را از دست مي‌دهند. البته شايد مهمتر اين باشد که ميليونها انسان از خشونت‌هاي غير کشنده جان به در مي‌برند ولي ديگر هرگز زندگي سالمي‌ ‌را تجربه نمي‌کنند.
معلوليت و آسيب ناشي از آن گاه جبران ناپذير است و فرد نمي‌تواند تا پايان عمر از آن خلاصي يابد. افسردگي، اعتياد به انواع موادمخدر يا قرص‌هاي خياباني و مشکلات جنسي‌از ساير ناهنجاري‌هايي به شمار مي‌رود که زندگي اين قربانيان خشونت را تباه مي‌سازد. از طرف ديگر گاهي اين مشکلات فردي باعث ايجاد نابساماني‌هاي اجتماعي مي‌شود.مانند اعتیاد.اعتياد مسري است؛ اعتياد فرد علاوه بر نيستي خود به اعتياد ديگران و در نهايت نابودي چندين زندگي منجر مي‌شود.
آمار یک دوست روانشناس را برایتان نقل می کنم : شايد دردناک ولي جالب توجه باشد که بدانيد 6 درصد از افسردگي‌هاي مزمن فقط به دليل سوء استفاده جنسي از کودکان حاصل مي‌شود؛ يعني يک خشونت جنسي مي‌تواند تاثيري چنين مزمن داشته باشد و زندگي يک فرد را حتي در بزرگسالي تحت تاثير قرار دهد.
آثار دراز مدت ناتواني‌ها و معلوليت‌هاي ناشي از خشونت، فشار اقتصادي حاصل از فوت نان آور برخي خانواده‌ها به دنبال خشونت، آثار اجتماعي انواع گوناگون اين پديده که به طور مثال به صورت ترويج اعتياد نمود پيدا مي‌کند و ساير مسائل را هم بايد در نظر گرفت.
ـ آيا تنها آنچه در خانواده مانند كتك زدن و ضرب و شتم رخ مي دهد خشونت است؟
ـ آيا وضع قوانيني در جامعه كه تبعيض را بيشتر مي كند خشونت نيست ؟
ـ آيا مزاحمت هاي خياباني و طعنه ها و زخم زبان ها در محيط هاي كار و تحصيل و ... خشونت نيست ؟
ـ آيا اداب و رسوم كهنه و دست و پا گير بسياري از مناطق خشونت نيست؟
ـ آيا رفتارهاي كه اثار مخرب آنها به چشم نمي آيد اما تحملشان بسيار دشوار است مانند دروغ گفتن ،بي توجه بودن به خواسته ها ،تهمت زدن ، تمسخر كردن و ... خشونت نيست ؟
پس از طرح اين پرسش ها ،بايد پرسيد آيا يك گرايش ج.ن.سي متفاوت به خودي خود بيماري است يا اين رفتارهاي خشونت آميز جامعه است كه ازفردي با گرايشي متفاوت انسان بي انگيزه اي مي سازد كه به انواع بيماري ها و عوارضي همچون :اضطراب،افسردگي،ترس،كاهش اعتماد به نفس،مشكلات ج.ن.سي ،اختلال خواب ، اختلال در روابط و ... دچار است ؟
گرچه بروز خشونت در خانواده هاي ايراني پديده اي تازه نيست . اما پيچيده تر شدن روابط اجتماعي و خانوادگي سبب شده است خشونت نيز چهره جديدي به خود بگيرد . تعريف خشونت بسته به فرهنگ حاكم بر ملل مختلف متفاوت است .در کشورهاي گوناگون ريشه‌ها و عوامل خشونت تفاوت‌هايي با هم دارند. اين تفاوت‌ها سبب مي‌شوند که نتوان با يک فرمول جهاني با اين پديده مبارزه کرد.
در کشورهاي خاورميانه کمبود اطلاعات والدين يا به عبارت ديگر کم سوادي والدين و عدم آموزش ديدن آنها درباره روابط خانوادگي و اجتماعي مهمترين عامل بروز خشونت به شمار مي‌آيد.
متاسفانه در اين زمينه آماري از کشورهاي جهان سوم  وجود ندارد. اين در حالي است که به نظر مي‌رسد درصورت تهيه آمار صحيح و خبررساني درست در اين کشورها، آمار مرگ‌ها و آسيب‌هاي ناشي از خشونت به مراتب بيشتر و بيشتر باشد.
ادامه دارد ...




نویسنده: draft
سه شنبه 15 تیر1389 ساعت: 2:1
سلام دوست عزيز. وب زيبايي داريد. اگه دوست داريد آمار وبتون به صورت تضميني و بدون هيچ هزينه اي و کاملا رايگان و در ظرف مدت کوتاهي به طور محسوسي بالا بره يه سري به وبلاگ من بزنيد. به راحتي مي تونيد آمار بازديد کنندگان وبتون رو چند برابر کنيد. حتما بهم سر بزن
نویسنده: salar
سه شنبه 15 تیر1389 ساعت: 3:2
salam jigili....khooooooooooooooooobi?baba eyvaaaaaaaaaaaaaaaal dare bemoolaaaaaaaaaaaaaa...webe 20e20i dari ...eyvaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaal..kheyli bahale..khosham oomad...batabadoole link movafegi?age hasti mano ba name download tazeha belinko bego ba che noomi belinkamet...ok?misi jigili
نویسنده: هومن
سه شنبه 15 تیر1389 ساعت: 3:29
والا من که تا همین الانش که بیست سالمه از پدر جان کتک می خورم جرات اعتراض هم ندارم . ما مشکل فرهنگی داریم . حالا این پدر من کی می خواد بفهمه که من آدمم خدا می دونه . می گه من پسری که زیر ابرو برداره و آرایش کنه نمی خوام .
مرگ بر این مرد سالاری .
زنده باد رنگین کمانی های عاشق .
نویسنده: نقطه چین ها. . .
سه شنبه 15 تیر1389 ساعت: 9:40
..اینکه خشونت به تغییر گرایش جنسی ارتباطی داشته باشه جایی ثابت نشده!..چون اگر قرار بود رابطه ای بینشون باشه الان نصف مردم ایران که چه عرض کنم 90% اون ها جنسیتی متفاوت از گذشته اشون میداشتن!..
گرایش جنسی رو نمیشه عوض کرد!..و تغییر جنسیت هم بیماری نیست!..اینم نکته ای که در قالب پستت دیدم که لازم دیدم تصحیح کنی!..

یوسف
نویسنده: حسین
سه شنبه 15 تیر1389 ساعت: 9:43
مطلب جالبی بود!
البته با نکته‌ای که نقطه‌چین‌ها(یوسف) گفته هم موافقم.
نویسنده: احمد
سه شنبه 15 تیر1389 ساعت: 13:46
"کم سوادي والدين و عدم آموزش ديدن آنها "
کاملا موافقم با این جمله. هر مشکلی داریم از عدم اموزش ناشی میشه. در هر زمینه ای! کاش میشد به مردم فهموند که اموزش و یاد گرفتن یعنی چی و چقدر میتونه کمکشون کنه! اما امان که حتی کلمه ی اموزش براشون هیچ معنا و مفهومی نداره چه برسه به اینکه ...
نویسنده: gharibe89
سه شنبه 15 تیر1389 ساعت: 14:24
خب اینکه بخوایم بگیم آزار جنسی تو بچگی روی بزرگ سالی تاثیر می ذاره رو کاملن قبول ندارم ..
نمی گم بی تاثیره .. نه .. شاید توی یه برحه ای بتونه واسش درگیری و دوگانگی ایجاد کنه ولی این موضوع گذراست و طرف می تونه خود واقعی خودشو بشناسه ..
اما با آزار و اذیت شدیدن مخالفم و کاملن باهات موافقم .. دولت ها باید قوانین محکمتری برای این مسله بیارن ..
مثلن همون دختر بچه ی بیگناه .. فضن هم اگر می خواست حقیقتو بگه باز هم شبش باید از پله ها می افتاد .. قانون چی کار می کنه ؟ هیچی ..
امیدوارم بالاخره یه روزی آدما آدم شن و بفهمن دیگران هم آدمن ..
نویسنده: حسن جووون
چهارشنبه 16 تیر1389 ساعت: 0:8
سلام
به ادامه مطلب بیایید
نویسنده: hamlet
چهارشنبه 16 تیر1389 ساعت: 9:22
غریبه جان بیشتر مشکلات روحی در بزرگسالی مربوط به دروان کودکی ه.
منظور این نیست که هر کس تجربه بدی تو کودکی داشت حتما در بزرگسالی بصورت ناهنجاری اون رو بروز میده. این مشکلات میتونه در دیدگاهت به زندگی به آدما و خیلی مسایل ساده هم خودش رو نشون میده.
تجربه هایی از نوع تجاوز در دوران کودکی هیچوقت از ذهن پاک نمیشه.

پست جالبی بود. منتظر ادامش هستم.
مرسی
نویسنده: خیانت
چهارشنبه 16 تیر1389 ساعت: 10:22
صحنه دختر و پدر و پزشک و مطب
برای من آشنا بود
من و پدرم و پزشک پیر و مطب
نویسنده: آرش
چهارشنبه 16 تیر1389 ساعت: 11:6
سلام متسفانه خشونت خانوادگی در کشور ما ریشه قومی داره....
نویسنده: فرشاد
چهارشنبه 16 تیر1389 ساعت: 11:14
اینکه خشونت و محدودیت روی گرایش جنسی موثره رو نمیتونم هضم کنم. البته هنوز چیزی هم ثابت نشده اما چیزی که خیلی برام جالبه کامنتی که اخیرن یکی برام گذاشته و عجیب اصرار داره بگه که من بخاطر تجاوزی که در کودکی بهم شده الان همجنسگرا هستم! هر چی قسم حضرت عباس هم براش میخورم که بابا اینطوری بلوده و فلان و بهمان باز هم گوشش بدهکار نیست!
نویسنده: رضا
چهارشنبه 16 تیر1389 ساعت: 13:51
من تو بچگی سه بار توسط دایی ام مورد تجاوز قرار گرفتم . و تا مدتها نتونستم این عمل رو فراموش کنم
من هنوز هم با بخشی از مشکلات هون موقع درگیرم.
نویسنده: الی
چهارشنبه 16 تیر1389 ساعت: 18:23
سلام مطلب خیلی جالبی بود. من تحقیق خاصی نکردم اما به نظر خشونت و ازار علیه اقلیتهای جنسی تو همه جای دنیا وجود داره . البته بعضی جا ها با حمایت قانون و بعضی جاها برخلاف قوانینه. مشکل از ذهن مردمه.
نویسنده: مانی آذری
پنجشنبه 17 تیر1389 ساعت: 16:5
یاد فیلم گیس بریده افتادم

هیچ نظری موجود نیست: